آرشيو وبلاگ ♥☺☼ خنده بازار♥☺☼ خـــــــــــــنده تـــــــــــو خـــــــــــــنده شنبه 20 اسفند 1390برچسب:, :: 22:13 :: نويسنده : شیــــــــما
دختر: می دونی فردا عمل قلب دارم ؟
پسر: آره عزیز دلم دختر: منتظرم میمونی ؟ پسر رویش را به سمت پنجره اطاق دختر بر میگرداند تا دختر اشکی که از گونه اش بر زمین میچکد را نبیند و گفت ، منتظرت میمونم عشقم دختر: خیلی دوستت دارم پسر: عاشقتم عزیزم بعد از عمل سختی که دختر داشت و بعد از چندین ساعت بیهوشی کم کم داشت ، به هوش می آمد ، به آرامی چشم باز کرد و نام پسر را زمزمه کرد و جویای او شد پرستار : آرووم باش عزیزم تو باید استراحت کنی دختر: ولی اون کجاست ؟ گفت که منتظرم میمونه به همین راحتی گذاشت و رفت ؟ پرستار: در حالی که سرنگ آرامش بخش را در سرم دختر خالی میکرد رو به او گفت ؛ میدونی کی قلبش رو به تو هدیه کرده ؟ دختر: بی درنگ یاد پسر افتاد و اشک از دیدگانش جاری شد .. آخه چرا ؟؟؟؟؟ چرا به من کسی چیزی نگفته بود ؟ بی امان گریه میکرد"" . . . . . پرستار: شوخی کردم بابا !! رفته دستشویی الان میاد نظرات شما عزیزان:
|
||
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب
|
||
![]() |